ديشب دوستي را ديدم كه خود و همسرش از فرقه اكينكار و يا به نوعي اكيست بودند. برايم جالب و تازه بود . آنقدر كنجكاوي كردم كه سوالاتم ناراحت و معذبشان كرده بود. و امروز در فضولي هاي اينترنتيام، در نهايت تعجب ديدم چه خيل عظيمي از هموطنانمان به اين فرقه، گرايش و اعتقاد دارند. بحثي در مورد اين اعتقاد ندارم كه بيشك مثل هر اعتقاد دروني ديگر محترم است و اين تنوع اعتقادات هم بسيار زيباست ولي حس ميكنم گاه اين نوع گرايشات از يك خلا دروني نشات مي گيرد. گويي همهمان در پي ير كردن اين خلا به برچسبهايي ميچسبيم كه مي چسباندمان به فكري، صفتي ،نحلهاي ،مذهبي ،اعتقادي و از همه مهمتر هويتي. و اين عنوان ها آرامش ميبخشدمان كه آري من اكيستم ، بوديستم ، پست مدرنام ، فمينيستم . و اكثر مواقع نفس وجود آن صفت برايمان لذتبخش تر است تا عمل به اعتقاداتش. و شايد يكي از كاركردهاي مذهب هم همين نقش درمانگرش در زندگي خصوصي انسانهاست. چرا كه هويتاش و انجام مراسم و مناسكاش و تلقيناتاش به آدمي حس پويا بودن و حركت به سوي تعالي ميدهد. و اين كاركردي دوسويه دارد از سويي ميتواند آرام بخش اضطراب ها باشد و از سويي به فاصله مويي ميتواند سكر آوري انفعال را ساري سازد.گاه حسرت ميخورم به آسودگي بيسوداي دوستي كه با تمركز و تعمق در انجام وظايف شخصي مذهبياش آرامش كمال را تجربه مي كند و مسووليتهاي اجتماعياش دغدغه فرعي ذهناش ست. هر روز دعاي خاصي را در منزلش برگزار مي كند : دعاي كميل ، دعاي ندبه ، دعاي سمات و .... و رفتار يكنواخت و آراماش گواه رضايت درون اش است !!!!!
بدبختانه يا خوشبختانه ، نميدانم ، من اما هيچ برچسبي ندارم كه خود را به آن بياويزم و رضايت موذيانهاش را مزمزه كنم.
بنگر به جهان چه طرف بر بستم هيچ وز حاصل عمر چيست در دستم هيچ
شمع طربم ولي چو بنشستم هيچ من جام جمام ولي چو بشكستم هيچ
افسوس كه بي فايده فرسوده شديم وز داس سپهر سرنگون سوده شديم
دردا ، ندامتا كه تا چشم زديم نابوده به كام خويش نابوده شديم
2 comments:
یه تنه داری جور بقیه را میکشی
ممنون
یه تنه داری جور بقیه را میکشی
ممنون
Post a Comment